مديريت باشگاه استقلال به جهت جلوگيري از تضييع حقوق و منافع باشگاه و همچنين جامه ي عمل پوشاندن به خواست ميليوني هواداران مدتی است که با سرمربي ايتاليايي سابق خود، آندره آ استراماچونى، به توافق مجدد دست يافته اما تا به امروز كارشكنى هاي آشكار در داخل، مانع نهايي شدن اين توافق شده است.
برگشت استراماچونی و سود باشگاه
سود مالى و فني باشگاه استقلال و همچنين منفعت ملي حاصل از نهايي شدن توافق فوق الذكر(با توجه به توضيحات مفصل مطرح شده توسط حقوقدانان و كارشناسان امر)، بر كسي پوشيده نيست و همين موضوع ابهامات و شائبه هايي را رقم مي زند كه ميتوان به اختصار مطرح نمود:
١. عدم بازگشت استراماچونى به صلاح و منفعت چه كساني است كه اينچنين در مقابل اين درخواست قانونى و به حق، موضع گرفته و به عدم ورود ايشان اصرار مي ورزند؟
٢. نقش رسانه ها در اين ماجرا چيست و چرا برنامه هاي (در ظاهر ) چالشي مثل فوتبال برتر كه همين چندي پيش پرچم عدالت خواهي در قضيه ويلموتس افراشته بودند در اين مورد سكوت پيشه كرده اند؟
آيا صداي اين تقاضاي ميليونى به گوششان نرسيده است كه حتي حاضر نبوده اند به حق بودن اين تقاضا را بررسي نمايند؟
آيا نمي توانستند مانند پرونده ي ويلموتس از نماينده ي محترم مجلس دعوت كنند و حداقل گفت و شنودي داشته باشند؟
آيا نمي شد ضمن مصاحبه با نورشرق ها استدلال پشت اين تصميم مضحك را از آنها جويا شد؟
آيا اين ظلم آشكار به استقلال و منافع ملى ارزش خبرى كمترى نسبت به عدم دريافت بونوس بيرانوند دارد؟
٣. آيا درودگر ها كه با قطعيت صحبت از عدم توافق با سرمربي ميكنند و اين مسئله را شوي تبليغاتي می خوانند، اين همه خبر موثق خارجي و داخلي و تقاضاي رسمي باشگاه را نميبينند؟ آيا جديت باشگاه و هواداران در بازگشت سرمربي و فرستادن تيم با سرمربي موقت به رقابت هاي آسيايي را نمي بينند ؟
٤.آيا كسى مي شنود؟ #استراماچونىرابرگردانيد
#استراماچونى_را_برگردانيد