به گزارش دبل استار، یک چیزایی از چیزای دیگر مهمتر است. مثلا تاکتیک از تکنیک، تلاش از شانس، ذهنیت از قدرت و هزاران مقوله دیگری که در مقایسه با هم بریکدیگر برتری دارند. داستان فوتبال ایران و استقلال نیز در همین راستا قابل تفسیر است. چند سالی است که مبالغ زیادی در راه تقویت استقلال هزینه میشود و نتیجه مطلوب بدست نمیآید و این ناکامی چند علت بزرگ دارد:
معدود تیمها و باشگاههایی که در فوتبال کم رمق ایران موفقیت بدست میآوردند، صرفا به این دلیل است که بازی در آن را بلد هستند. آنان به خوبی میدانند که در چه زمانی اعتراض کنند و چه زمانی سکوت نمایند. دراین بازی باید مهرههای خوبی داشت تا بتوان در نهایت پاس طلایی را ارسال کرد. در این مسیر شانس و اقبال آخرین وسیله است. زیرا برای موفقیت نباید متکی به شانس بود چرا که شانس در فوتبال محلی از اعراب نداشته و آنچه تاثیرگذار است تواناییهایی است که باید از آن بدرستی استفاده کرد.
بی تعارف باید گفتک استقلال در سالهای اخیر نه توانایی لازم برای موفقیت داشته و نه از شانسهای معدود خود استفاده کرده است. اگر این باشگاه با مدیریت آجرلو و هدایت مجیدی توانست موانع پیدرپی را از پیش رو بردارد و علیرغم اینکه زیبا بازی نمیکرد، قهرمان شود در همین تعریف گنجانده میشود. باید اعتراف کرد تغییرات گسترده که به دلایل درست و نادرست و گاهی با فشار هوادار صورت میگیرد به هیچ عنوان دردی را از استقلال دوا نخواهد کرد. در این مِتُد تمام مدیران عامل یکسانند و مجالی برای موفقیت ندارند.
در این فوتبال که هر لحظه و هر دقیقهاش آبستن تغییر و تحول است و تابع قاعده دقیقی نیست، مسیر فوتبال و آیتمهای موفقیت متفاوت است. البته دراین سیستم آماتوری زمان مهم نیست. آنچه مهم است اینکه بازی را بلد باشید. به یقیین مدیرانی که بر صندلی استقلال نشستهاند جمگلی و یا اغلب آنان از مردانی موفق حوزه خود بودهاند. اما در مسیر مدیریت خود یا فریب خوردند و یا حل شدند و صندلی را رها کردند.
حال که شرایط به گونهای رقم خورده است که استقلال در بدترین وضعیت تاریخ خود قرار گرفته است، توجه به چند نکته مهم ضروری است تا بتوان در کمترین زمان برنده بازی شد؛ ابتدا صبوری هوادار و کاهش فشار مضاعفی که مربیان را زودتر از موعد از صحنه خارج کرده و خواهد کرد. دوم اینکه کادرفنی استقلال و در راس آنان جواد نکونام باید با الگو برداری از مرحوم پورحیدری و حجازی از بهانههای موجود پل موفقیت ساخته و با همین موجودی که پتانسیل بالایی هم دارد هنر و دانش خود را به رخ فوتبال ایران بکشد. زیرا هوادار استقلال علیرغم کم طاقت شدن، فهیم است و اگر ببیند استقلال درمسیر درستی قرار گرفته است حمایت خواهد کرد. ” حتی اگر قهرمانی میسر نگردد” از طرفی مدیریت حال حاضر استقلال باید مسیر اقتصادی درستی را تعریف کرده و از پتانسیل این باشگاه در جهت بهبودی اوضاع استقلال استفاده کند. استمساک به اخذ وام و یا کمک و یاری از هواداران متمول ناشیانههایی است که در دهههای گذشته برای رفع مشکلات مفید بود و نه حال حاضر که فوتبال تبدیل به صنعتی عظیم و جهان شمول شده است.
استقلال در سالهای اخیر جز هواداران پرشورش حامی دیگری نداشته و نخواهد داشت. با این حال لیگ بیست و سوم نقطه عطفی برای اثبات آنچه برسر استقلال آمده است، خواهد بود. آنانی که این تیم را دوست دارند و قادرند به این تیم کمک کنند معمولا در حاشیه هستند و آنچه مسلم است اینکه استقلال و مربیان و بازیکنانش تنها هستند و صرفا انرژی مثبت هوادار را پست سر خود خواهند داشت و در این شرایط باید هوشیارانه عمل کرد. بنابراین باید بزرگتر از بهانههای درست و نادرستی که تحمیل این باشگاه شده است، بود و یقینا نباید اجازه داد که نکونام و تمیش از ریل خارج شده تا فارغ ازموفقیت و یا عدم موفقیت در فصل پیش رو، با حفظ این تیم، هوادار استقلال امیدوار به موفقیت در فصول بعد گردد و این مهم میسر نخواهد شد مگر اینکه استقلال قاعده بازی در فوتبال ایران را بلد باشد.
حسن صانعی پور
۱ نظر
در ایران و در این اینستاگرام یک روزی ده خط کامنت در مورد یک مطلبی نوشته بودم یکی نوشت خودتو خسته نکن کسی کامنت نمی خونه بدبختی اینه که مطالعه نداریم ولی با این حال آرزوی موفقیت برای تاج استقلال و سایت شما دارم ایکاش روزی من هم وقت برای مطالعه بگذارم