به گزارش دبل استار، حساب بعضی از آدم ها از بعضی دیگر جداست. گویی آنها آمده اند تا تفاوت ها را ایجاد کنند. آمده اند تا ثابت کنند می شود ماندگار بود، اما وابسته نه. می شود مغرور بود، همچون یک گلبرگ.
برای نسل جدید که نه به مانند بزرگترها از گذشته به اندازه شاهنامه خاطره دارند، برخی ها، نقش اول فیلم زندگی شان را ایفا می کنند. برای کودکی که مجذوب مستطیل سبز شده است هم بازیکنان فوتبال، قهرمان ترین قهرمانان هستند.
یکی از این اسطوره ها، ناصر حجازی است؛ کسی که به مانند شماره اش، همواره راست ایستاد و هیچ مانعی او را از باورهایش دور نکرد. تنها کسی بود که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد تا بدون ترس به سیاسیون بفهماند که هرکس باید جای خودش بایستد.
با استقلال، پرسپولیس را در پرتماشاگرترین دربی پایتخت برد، دو بار با استقلال قهرمان تهران شد و در آستانه سومین قهرمانی این بار در نیمه نهایی پیش رفت.
اینها داستان مردی است که برای چند روزی در تمرین منچستریونایتد شرکت کرد، اولین دروازهبان ایرانی جام جهانی که صراحت لهجهاش برای هواداران پرسپولیس هم قابل احترام بوده و هست؛ احترامی که کمتر کسی از بازیکنان رقیب در این سالها از هواداران دیده است.
٢٣ آذر تولد اوست؛ چه تصادفی! تولد اسطوره، شب جمعه و بازیکنانی که این بار به این فکر میکنند که در ورزشگاه آزادی به مرد بزرگ فوتبال ایران کادو دهند، همان جا که حجازی سالها برای شان ایستادگی کرد.
برای آبی دلان، ناصر حجازی، همان گلبرگ مغروری است که می میرد زِ بی آبی ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی گردد. همان نامی که امروز می بایست رمز موفقیت استقلالی ها باشد.