به گزارش دبل استار، اینکه استقلالِ امروز آه ندارد که با ناله سودا کند، محصول یک جریانِ ناکارآمد است که ردِ پای سازمان خصوصیسازی در تمام فجایع مدیریتی آن دیده میشود؛ در فوتبالی که ماهیتِ آن دارای قابلیتِ درآمدزایی و سودآوری نیست و برای سرمایهگذاری، هیچ توجیه اقتصادی وجود ندارد، باشگاهی به ارزش و اعتبار استقلال با میلیونها هوادار، در اقدامی غیرکارشناسی، بدون در نظر گرفتن شرایط استاندارد قانونی و در نادرستترین مدل ممکن از سرمایه مردم در فرابورس عرضه و «قربانی» شد تا اکنون فاصلهای با ورشکستگی نداشته باشد!
آنهم در شرایطی که این سازمان بر اساس چارت سازمانی و وظایف ذاتی خود تنها دو وظیفه اصلی داشته که اول، آمادهسازی و اصلاح ساختار شرکتها برای واگذاری است و سپس، نظارت بر اساس دستورالعمل نحوه نظارت پس از واگذاری مصوب هیأت واگذاری که نه استقلال، آماده واگذاری بود و نه نظارتی از سمتِ این سازمان پس روند واگذاری انجام شده است؛ آماده واگذاری نبود چرا که زیرساختی برای تامین منابع مالی استقلال وجود نداشت، ارزشگذاری برندِ آن غیرواقعی بوده و این رویکرد نادرست نهتنها گرههای کور مالی را باز نکرده، بلکه به بدهیهای معوقه باشگاه افزوده است.
نقش نظارتی سازمان خصوصیسازی نیز بهدرستی اجراء نشد چرا که این نقش هیچگاه تعریف نشده بود که انضباطِ امروز مالی باشگاه تا این حد آشفته و ویران است و مدیران، همه منابع را خرج و بدهیهای کلان ایجاد کردهاند.
در هر شرایطی هواداران، مسئول این ترکِ فعل نیستند که پس از از بین رفتن سرمایهشان نابودی تیمِ محبوبشان را هم به نظاره بنشینند، لذا استقلال، قاضی نمیخواهد که از بانیانِ وضع موجود در مقامِ پیشگوی همهچیدان برآید و بدون ارائه راهکار برای استقلال مرثیهسرایی کند، پاسخگو میخواهد که باید «حسین قربانزاده» باشد.